گاه نامه وارش

گاهی از بندر انزلی به روز میشود

گاه نامه وارش

گاهی از بندر انزلی به روز میشود

بهشت همین جاست

 

بندر انزلی ، از گذشته های نه چندان دور بعلت مستعد بودن زمین آن ، یکی از مراکز تولید مرکبات و انواع گل بوده است ، آنچنانکه توجه همه سیاحان، شخصیت های خارجی و ایرانی که از طریق انزلی بین ایران و اروپا به مسافرت می پرداختند ، از جمله «مادام کارلاسرنا» که در سال 1877 میلادی 1256 شمسی از انزلی دیدن کرده می نویسد :
«انزلی ، نظاره گاهی است که طبیعت نقش های بدیع در آن آفریده است ، آب و هوا و آسمانش یاد آور ناپل است و میوه هایش و گل و گیاهش در حد وفور است ، باغهای زیبا دارد که در دیوارهای بلند محصور است .
روزی که برای دیدن یک خانواده محلی رفته بودم یکصد زن را دیدم که به دور درخت نارنج و بوته های گل سرخ گرد آمده بودند و برگهای گل سرخ را برای تهیه گلاب و بهار نارنج را برای مربا ، می چیدند . 


احمد شاه قاجار ، در حین عبور از انزلی گفته است : «این جا بهشت روی زمین است ، بهشت همین جاست. »

 
آری خدای بزرگ و توانا، آنچه زیبائی در طبیعت وجود داشت، همه را جمع کرده و یک جا به انزلی و مردم آن بخشیده که ساحل دریای آن فرح بخش است، بطوری که در زمستان امواج خروشانش، سیلی بر سخره ها و انواع کشتی ها و قایقها می نوازد و در تابستان امواج بسیار کوچک و کف آلودش، بوسه بر ساحل می زند .


شاید موقعیت انزلی را، شهرهای دیگر ندارند، و گرنه سالیانه میلیونها نفر برا ی استفاده از آب و هوای پاک و بدون دود و سر و صدای گوش خراش شهرهای دیگر، بدین جا نمی آمدند .

مناره مسجد قائمیه بندر انزلی در حال مرمت است


بهزاد نیک‌‏فهم خوبروان, سرپرست معاونت حفظ و احیای سازمان میراث فرهنگی, صنایع دستی و گردشگری استان گیلان, در گفت‌‏وگو با خبرنگار ایلنا, با بیان این مطلب، افزود: این بنا که از جمله آثار تاریخی و فرهنگی شهر بندر انزلی است و در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده, پس از سال‌‏ها توسط این سازمان و با تامین اعتبار از منابع استانی مورد مرمت قرار گرفت.
وی، درباره دلایل, مرمت این بنا, تاکیدکرد: از آنجایی که در سال‌‏های گذشته سقف و شیروانی این بنا به صورت بتونی اجرا شده بود, این سازمان براساس معماری بومی منطقه سقف آن را با پوشش سفال و چوب مورد مرمت قرار داد که در حال حاضر کار مرمت بدنه و آجرهای لعابدار آن نیز آغاز شده که در روزهای آینده به پایان می‌‏رسد.

دندان شکسته

 

نمیدانیم جریان چیست؟! تا موقعی که می تاختیم، همه وارش را از آن خود می دانستند. یکی حتی قیمت هم سرش گذاشته بود اولش ناراحت میشدیم ولی بعد ها به این نتیجه رسیدیم که این خود دلیل موفقیت ماست. یعنی توانسته ایم در دل دیگران جایی داشته باشیم و باعث شده ایم برای اینکه بعضی ها هم در دل دیگران جایی داشته  باشند وارش را از آن خود بدانند. این شد که وارشمان را هدیه ای کردیم و در اختیار همگان گذاشتیم و آن را متعلق به همه دانستیم و بالواقع هم چنین بود. چنین هم هست. خیلی ها مارا ترساندند، بد و بیراه گفتند، اما ما جوان بودیم و مغزمان هوا داشت. الان هم دارد. حرکات تخریبی هم از موقعی شروع شد که بیان اظهارات خوانندگان را در صفحه ای به نام دیوار یادگاری آزاد گذاشتیم.فحش دادن به این و آن، دسته بندی شجاع و خسته بند و attach کردن عکس های سوپر توسط برخی مخاطبین هیچ خدشه ای به هدفمان وارد نکرد مگر آنکه بر دایره لغاتمان افزوده شد و آرشیو عکس مان کاملتر شد.

در واقع وارش از همان اول پیه همه چیز را به تنش مالیده بود. می دانستیم که اجازه دادن برای comment ، یعنی شروع دردسر تازه. اما آن هم شیرین بود. مثل درد زایمان مادری که منتظر تولد نوزادش است.

الان هم همینطور.

دوست عزیز جناب آقای ابی کوس کن. از اینکه به خودت زحمت دادی و اسم دوستمان را از بر کردی و شماره تلفنش را هم می دانی بسیار ممنونیم! ما هم می دانیم این روز ها خریت برای عده ای فضیلت است!!!

و یار همیشگی وارش گیل کر  نگران هیچ چیز نباش. همانطور که خودت پیشتر ها گفته بودی دوستان ساطور به دستمان آماده هستند که هر گونه بی احترامی به اشخاص را سانسور کنند.  ضمن اینکه کسی که حتی جرات نمایان شدن را نداردارزش نصیحت کردن را هم ندارد. خودت را خسته نکن که نرود میخ آهنین بر سنگ. بگذار هرچه دلش می خواهد بلغور کند. پوستمان کلفت تر از اینهاست

 

و پایان اینکه همگی ما و همه مخاطبین راستین وارش هدف وارش را می دانند و به حقوق همشهریان احترام می گذارند. ما نگران هیچ چیز نیستیم. نمی ترسیم،ساکت نمی شویم ، پس هستیم...

برای آن کسانی که انجمن (forum) و ویکی (wiki) را محلی برای توصیف شغل و مهارت هایشان میکنند خواندن این مطلب را توصیه میکنیم.

داستان عجیبی شده، این وارش...

یکی میگوید دمتان گرم، یکی بد و بیراه میگوید، یکی هم ... به هر حال ما تا آخرش هستیم. کوتاه نمی آییم. هرچند که دستمان از همه جا کوتاه و گردنمان از مو هم باریکتر است.

آنهایی که وارش را دوست دارند می مانند و آنهایی که گذری می آیند ، گذری هم میروند.

در مجموع ما کارمان را نرم نرمک انجام می دهیم. صعود می کنیم و به ناگاه صقوط می کنیم! چپ می رویم. راست میرویم. تلو تلو  میخوریم. اما راه میرویم. به سمت جلو...