گاه نامه وارش

گاهی از بندر انزلی به روز میشود

گاه نامه وارش

گاهی از بندر انزلی به روز میشود

مناره مسجد قائمیه بندر انزلی در حال مرمت است


بهزاد نیک‌‏فهم خوبروان, سرپرست معاونت حفظ و احیای سازمان میراث فرهنگی, صنایع دستی و گردشگری استان گیلان, در گفت‌‏وگو با خبرنگار ایلنا, با بیان این مطلب، افزود: این بنا که از جمله آثار تاریخی و فرهنگی شهر بندر انزلی است و در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده, پس از سال‌‏ها توسط این سازمان و با تامین اعتبار از منابع استانی مورد مرمت قرار گرفت.
وی، درباره دلایل, مرمت این بنا, تاکیدکرد: از آنجایی که در سال‌‏های گذشته سقف و شیروانی این بنا به صورت بتونی اجرا شده بود, این سازمان براساس معماری بومی منطقه سقف آن را با پوشش سفال و چوب مورد مرمت قرار داد که در حال حاضر کار مرمت بدنه و آجرهای لعابدار آن نیز آغاز شده که در روزهای آینده به پایان می‌‏رسد.
نظرات 8 + ارسال نظر
همدرد شنبه 25 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 10:49 ب.ظ

ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد !..........
گفته شد میراث فرهنگی ..تا فرهنگ چی باشد و میراث دارش چه کسی ! فرهنگ در سرزمین ما معنی مشخصی دارد و تا کنون فرهنگ ورزان راستین ما در قبال حمایت از عرصه های مختلف فرهنگ مردمی حلاجها و .....سرها...بر دار داده اند. حال بنگرید که فرهنگ زنانه مردانه کردن آب دریا که سالهاست صنعت توریسم و گردشگری را به صلابه کشانده و صنایع بومی زحمتکشان مان را به تاراج - چگونه اشک تمساح ریزان در کنار سفره خالی از نان انسانهای دردکشیده و همشهریان به زیر فقر سوق داده شده از تتمه بجای مانده از ثروت مردم محل به ؛مرمت بنای تاریخی!!؟!! مشغول است!
مردم اسیر خفاشان در اوج درد جانکاه ناشی از فقر اقتصادی که انسانهای درد کشیده را به بند کشیده اکنون باید شاهد مخارج میراث !! فرهنگی!! از ته مانده جیب ملت باشند و لابد فردا هم مراسم غبار روبی!! از این بنای تاریخی!! خواهیم بود که با گلاب قمصر !! در حال شستسوی مقعد مطهرند!!!.
انزلی نازنینمان در تب کهنگی میسوزد و خود بخود دارد به ابنیه تاریخی بدل میشود . با نگاهی ساده به نوسازی شهر های اطراف ؛ از تالش و رضوانشهر گرفته تا خمام و ماسوله و .... دلیل در انقیاد نگه داشتن مردم با فرهنگ و دوست داشتنی مان را هم در همین نکته باید جست. ایستادگی در مقابل فرهنگ ستیزان حاکم که از درجه بالای آگاهی همشهریان مبارز نشأت میگیرد و سر انجام نیز به بار خواهد نشست دلیل همین مدعاست. مرمت کار خوبیست اما در کنار چه حق کشی و نسل کشی قابل وثوق است ؟! مردم بومی محل را احتیاجی به چنین مرمتهایی که در کنارش آلام مردم دل سنگ را میشکافد نیست . که :
چراغی را که بر منزل رواست
بر مسجد حرام است (حتی آن مسجد بخواهد قائمیه باشد)

یک وارشی همیشه فعال یکشنبه 26 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 07:42 ق.ظ

سلام

دوست عزیز کاربر همدرد خیلی مطالب زیبایی نوشته بودی حرف دل مردم رو نوشتی من خواهش میکنم که همیشه نظر بده تا چهار تا آدم چشم و گوش بسته هم یه فیضی برده باشند.

گل سنک یکشنبه 26 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 09:46 ق.ظ

واقعا انزلی که هیچی مردمش هم دارن دیگه جزو آثار باستانی میشن. دیگه با چه صلابتی باید خودمونو انزلی چی بدونیم وقتی انزلی به گند کشیده شده. فقر٬ فحشا٬ دعوا و قلدری همه و همه در انزلی بیداد میکنه. برباد رفته گانیم امروز. حیف. امیدوارم وارش مجلس ختمی برای شهرمان بگیرد.

گیلک سنگرودی یکشنبه 26 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 11:55 ق.ظ

گیله اوخان

به بهانه هشتمین سالگرد خاموشى شیون فومنى



ممکن نیست گیلانى باشید و نام شیون فومنى را نشنیده و ساعاتى را با اشعار زیبا و دلنشینش نگذرانده باشید.

خطه گیلان شاعران و نویسندگان مطرحى را به هنر کشور هدیه کرد که اما کمترین هنرمندى توانست اینگونه به قلب هزاران توده عام نفوذ کند که شیون کرد. درحالى بسیارى از نویسندگان گیلانى که صاحب نام و اعتبارى در ادبیات کشور هستند اما عموما در سطحى از روشنفکران و مخاطبین خاص باقى مانده بودند که شیون فومنى با انتشار ده ها داستان و شعر به زبان مادرى اش و سلسله اشعارى که با صداى خودش قرائت شده بود ( گیله اوخان) قادر شد درهاى منزل توده ها را بسرعت بگشاید

شهریور امسال مصادف با هشتمین سالگرد خاموش این شاعر بزرگ و مردمى است. او که از یکسال قبل از مرگش دچار ناراحتى شدید کلیه شده بود ، پس انجام پیوند کلیه نتوانست عفونت ناشى از عمل را تاب اورده و در پنجاه و دو سالگى چشم از جهان فروبست.



میراحمد سید فخرى نژاد که به " شیون فومنى " ملقب بود در سال 1325 در شهر رشت بدنیا آمد و چند سال بعد به همراه خانواده اش به کرمانشاه مهاجرت کرد و بقیه عمرش را در مازندران و تهران سپرى کرد که این در حالى بود که همچنان با تسلط کامل به زبان گیلکى و اشنایى عمیقى که با فولکور مردم آن خطه داشت سروده ها و داستانهایش را به زبان گیلکى نوشت. شیون همچنان که به گیلکى شعر مىسرود اما با انتشار چند کتاب شعر به زبان فارسى نشان داد که بر ادبیات بسیار چیره است و استفاده از زبان گیلکى بخاطر عشق عمیقش به زادگاهش بود.



از شیون اثار زیادى بجا مانده که " پرنده نخى" را مىتوان از جمله اثار شعر داستان فوق العاده او شمارد. چندین سال تحقیق علمى شیون در زمینه فولکوریک و آداب و رسوم گیلان منجر به خلق شش نوار صوتى از اشعار محلى گیلک بنام " گیله اوخان" شد که کمتر گیلانى است که آن را نشنیده و بخشهایى از آن را حفظ نباشد. گیله اوخان حکایت رنج و درد ضعیف ترین اقشار جامعه گیلان است که به با لحنى شیرین از سوى شیون ادا شده.

شیون فومنى در زمینه نوشتن فیلنامه هم نویسنده پرکارى بود که فیلمنامه معروف " ورزا جنگ" او را مىتوان سرآمد فعالیتش در این راستا دانست.

شیون فومنى دو سال قبل از خاموشى اش اثر ارزنده دیگرى به مردم گیلان هدیه کرد که آن نمایشنامه منظوم " گاب دکفته بازار" بود. نمایشنامه اى که به زبان طنز ریشه هاى فساد اقتصادى جامعه را نشان مىداد. " گاب دکفته بازار" در چندین شهر شمال کشور اجرا شد و نه تنها تحسین بسیارى را برانگیخت بلکه از همه مهمتر مردم عامى و کوچه بازار شهر ها تا مدتها بخشهایى از نمایشنامه را در خانه هاى خود زمزمه مىکردند.

در کنار تمامى فعالیتهاى بر شمرده شده شیون ترانه سراى چیره دستى هم بود که برخى از ترانه هایش با صداى خوانندگان مطرح گیلکی مانند پوررضا جاودانه شد.



از شیون فومنى چهار فرزند بنامهاى حامد، کاوه، دامون و آنک بیادگار مانده که فرزند بزرگش " حامد میرجعفر فخرى نژاد" با جمع آورى اثار منتشر نشده پدرش آنها را به تدریج به دست چاپ سپرد

پیکر شیون فومنى در آرامگاه سلیمانداراب رشت و بنابرا وصیت خودش در کنار میرزا کوچک خان بخاک سپرده شد



یادش گرامى

گیل کٌر دوشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 05:06 ق.ظ

از ماست که بر ماست

درود بر جاغلان وارش
صحبت از فرهنگ بوبوسته بیاد زنده یاد {غلام پور امید } متخلص به {فرهنگ} دکفتم که از امی شاعران نامی غازیان بو . متاسفانه هیچوقت نیدیم وارش نامی از أ شاعر بنام همشهری و سراینده شعر معروف [ لاکومه ] بوکودبه .البته امان از وارش طلبکار نییم بعضیان مانستانی چون من خودما وارشی دانم بنابر این باید به اندازه می خودما توان هم وارشا ره نیرو بنم و به ها دلیلم ایسه کی زاکان دیگرم نباید از وارش جا انتظار بدارید کی شق القمر بوکونه .
خاخور جان آبای جان والا به پیر و به پیغمبر وارش منم وارش تویی وارش امانیم و تا زمانی کی امان خودمان نوجنبیم امی کلاه پس معرکه ناها پس بیخودی لنگ و پاچه آیتا اویتای نیگیریم تی بلا میسر .

از آیجان ده خایم به زبان حکومتی حرف بزنم (فارسی)

خلایق هر چی لایق

میدونی جریان چیه همشهری نازنین من . بنظرم همدرد عزیز کاملا درست گفته و ما مدیون فرهنگ ورزان نازنینی هستیم که همه هست و نیستشان را برای ارتقاء فرهنگ ترقیخواهانه مردم سالار مان بکار گرفتند تا به رشد آگاهی ما مدد رسانند اما متاسفانه سربزنگاهی که قرار بوده از این مصائب عبور کنیم گرفتار کفتاری دیگر گشتیم و زمینگیرمان کردند و نگذاشتند روند تاریخی همگام با آهنگ تکامل مردمان جهان بنوعی رنسانس فرهنگی خود را طی کند و در این زمینه هم بمانند دیگر عرصه های اجتماعی انسداد و خودکامگی پیشه کردند و آن کردند که اکنون شاهدش هستیم . در این رهگذر ما خود نیز مسئولیم . خیلی از مواقع بجای سکوت و همراهی با دزدان سر گردنه که اکنون میخواهند میراث دار فرهنگی مان هم باشند می باید جواب درخور و یکدست می دادیم که بقول گل سنگ عزیز به قهقرا در نغلطیم و از همین روست که از ماست که بر ماست. فرهنگ ستیزانی هم اکنون حکم میرانند که والاترین فرهنگسازان این مرز و بوم را به فنا کشاندند و دارند میکشند و دستشان باز است تا فرخی یزدی ها و میر زاده عشقی ها و کریم پور شیرازی ها و سعید سلطانپورها و پوینده و مختاری میر علایی و دوانی ....ها و .. درو کنند . در سطح شهر مخروبه مان ببینید که با نسل کشی فرهنگی چه بر سرمان آورده اند. بچه هامان رنگ و بویی از اصالت فرهنگی شان ندارند و زبان و گویش گیلکستان را در روستایی ترین مناطق نمیتوانی اثری بگیری که با آن به زبان بومی صحبت شود در سطح شهر پیشکش. ای کاش لااقل همان زبان حکومتی را سلیس صحبت میکردند و این همه ناهنجاری را نمی شنیدیم. طبقدار ماهی فروش نسل جدید زیر پل را نگاه کن ببین چگونه بزبان حکومتی قیمت ماهی را فریاد میکند : ( ماهی شکم خالی ۴۰۰۰ تومان ) ای وای بر ما ....
سالها پیش در وارش و در وصف تخریب فرهنگ بومی از شاعر محلی همشهری{ بارور } که شرح حالش در صدای بجای مانده از زنده یاد شیون فومنی آمده خوانده بودم اما هرگز ندیده بودم و باور نداشتم که از دولتی حضرات حاکم به این درجه از سقوط فرهنگی نزول کنیم . پس همشهری تا دیر نشده بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم
فلک را سخت بشکافیم و طرحی نو در اندازیم
اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد
من و ساغی به هم سازیم و بنیادش بر اندازیم
فرهنگ لمپنی و قداره کشی و گسترش اعتیاد و فحشاء و... را به همین منظور ترویج میکنند که ملتی زبون نتایج آن باشد .
برای برون رفت از چنین مخمصه ای که کاملا آگاهانه و سیستماتیک و خزنده وار پیش میرود راه همان است که فرهنگ سازان مان بارها نشانمان دادند و ما کمتر گوش دادیم که هر جا جلوی ضرر را سد کنیم سودش روشنایی و زندگی را تجلی خواهد داد.

admin دوشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 11:18 ق.ظ http://www.waresh.net

دوست عزیز گیل کر اگر اطلاعاتی از این ساعر عزیز (غلام پور امید ) دارید در اختیار ما قرار دهید تا نامی از ایشان در قسمت مشاهیر برده شود. با تشکر
info@waresh.net

لاکومه جمعه 7 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 04:16 ق.ظ http://lakomeh.blogspot.com

گیل کر...با درود....عجیبه ُهیچکدام از کامنت گذاران نه آدرس وبلاگ وحتی ایمیل هم نمیگذارند تا بتوان مستقیم تماس گرفت.بهر حا ل اگر التفاتی بنمائید ُسئوال و اطلاعاتی در مورددوست زنده یادم غلام پور امید داشتم وقت خوش....با مهر لاکومه .

گیل کٌر یکشنبه 9 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 04:06 ق.ظ

به لاکومه
مشکلی با ایمیل نیست لاکومه عزیز . مشکل در دلخوریهای پس از آن و عدم تحمل ظرفیتهای دوستانی است که به تار مویی بسته شده و مقصر هم نیستند که آب از سرچشمه گل آلود است . با اینهمه چون مسئله شما بود با کمال میل میتوانی از ایمیل من استفاده کنید تا تبادل نظر نماییم .
با احترام .

گیل کُر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد