گاه نامه وارش

گاهی از بندر انزلی به روز میشود

گاه نامه وارش

گاهی از بندر انزلی به روز میشود

خوب خوشبختانه شوری در کاربران وارش بوجود آمده و  ما هم  با رایزنی با نیروهای وب لاگ نویس و علاقمند قصد داریم یارگیری کرده تا اینبار همه با هم وارش را منتشر کنیم.نظر همه برای ما مهم است پس در این یادداشت میخواهیم از شما بپرسیم که وارش را چگونه منتشر کنیم:

۱- نحوه انتشار( هفته نامه- هر ده روز یکبار- هر پانزده روز یکبار)
۲- زمینه انتشار(اجتماعی-فرهنگی- ورزشی- خبری- علمی)
۳- شما چگونه وارش را منتشر میکردید؟

لطفا نظر داده تا ما شالوده سایت را با کمک ایده هایتان طراحی و آماده سازی کنیم.


پی نوشت: راستی اگر دوستانتان را هم برای کمک به وارش معرفی کنید استقبال خواهیم کرد.

نظرات 23 + ارسال نظر
مفخور یکشنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 09:52 ق.ظ http://mofkhor.tk

سلام
من اومدم یه کاری رو بهتون معرفی کنم
این کار نیازی به سرمایه نداره ومیتونید هر ماه بدون چون وچرا حقوق ثابت بگیرید
شما میتونید به این آدرس برید و دعوتنامه دریافت کنید
http://www.vnnu.com/fa?111112129
بعد از تکمیل فرم ثبت نام شما اول باید
1-عضو شدن
2-عضو گرفتن
به همین راحتی میتونید حقوق دریافت کنید
اگر سوالی داشتید میتونید تو قسمت نظرات وبلاگم بنویسید
به امید دیدار

بی نام یکشنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 01:15 ب.ظ

زمینه انتشار(اجتماعی-فرهنگی- ورزشی- خبری- علمی)
نحوه انتشار : بسته به توانایی خودتون و برنامه ریزی که بشه روش حساب کرد و منظم باشه

گیل کُر یکشنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 08:50 ب.ظ

۱- نحوه انتشار( هفته نامه- هر ده روز یکبار- هر پانزده روز یکبار)
یا هر وقتی که موقعیت اقتضا کند ( کار را چه دیدی بلکه دری هم به تخته خورد که باید هم بخورد در آرزوی روزانه انتشار یافتن وارش خودم در کنارتان حضور فعال خواهم داشت) اما چون دست به نقد صحبت میکنیم و حواله به حلوای نسیه برازنده این گفتگو نیست ترجیحا توان تحریریه وارش ملاک خواهد بود که بسته به آن دوستداران وارش بعد از یک دوره سرشار از ناگفته ها چگونه همراه خواهند شد.
۲- زمینه انتشار(اجتماعی-فرهنگی- ورزشی- خبری- علمی) + طنز
بنظرم همه این مواردی را که بر شمردید لازم و ملزوم یکدیگرند که عرصه های متفاوت زندگانی مردممان را تشکیل میدهند و دنیایی از حرف و حدیث و سخن را برای وارشیان نازنین همراه خواهند داشت و همانطور که در نظرپردازیهای شماره قبل شاهد بودیم هر کدام از دوستان در زمینه های گوناگون اجتماعی و فرهنگی و غیره بنظرم صرف نظر از شرط و شروطی را که قائل شدند علاقمندی هم نشان دادند که باید بفال نیک گرفت.

۳- شما چگونه وارش را منتشر میکردید؟

دقیقا با همین فرمتی که همین الان دارد منتشر میشود یعنی نظرات دوستان و کاربران را بدون سانسور و با توجه به رعایت موازین انسانی وارش و بدون حتک حرمت به نظرات کاربران حتی اگر بر علیه من نوعی نقد هم داشته باشند یعنی چیزی که با تمام فراز و نشیبهای وارش رمز پیروزی وارش را تا این لحظه همراه داشته و دقیقا از همین زاویه این دریچه نازنین را با دنیایی از رمز و راز از این جزیره دل انگیز سرشار از خاطره های زشت وزیبا برای تک تک ما در درون و بیرون همراه داشته است.
با این همه میدانم که چه توان و استعداد شگرفی را وارشی سالار همراه خود دارد که علیرغم آنکه شکوفه هایش را پراکند ه اما یقین دارم سر بزنگاه شکوفائیش دوچندان گل خواهد داد و این نیازی به توصیف من و ما ندارد تا بدانیم روندی که وارش طی کرد هنوز مایه افتخارات و برازنده انزلیچی و تمام گیلکستان بدون مرز است و از این نظر اس و اساس و شالوده وارش سالها پیش ریخته شده و برای باز سازی آن هم بیش از پیش به جسارت و حمایت همیشگی وارشی نیاز دارد که خوشبختانه کم نداریم و کم نخواهیم آورد که همین انگیزه پیگیری وارشی را عشق است.

وارشجو یکشنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 09:02 ب.ظ

بیانیه کانون نویسندگان ایران

مردم را آسوده بگذارید!

درباره‌ی سرکوب‌ها و تنگناهای‌ اخیر

کانون نویسندگان ایران با صدای رسا می‌گوید:
از جان مردم چه می‌خواهید؟ این همه گرفت و گیر، احضار، حبس و شکنجه و آزار برای چیست؟ این همه سانسور و آزادی‌کشی چرا؟ مردم را آسوده بگذارید!
نویسندگان مستقل را که جز برای زندگی و عشق و امید و آزادی نمی‌نویسند خفه می‌کنید؛ زنان مبارز این مرز و بوم را که چیزی جز حقوق راستین خود نمی‌خواهند به بند می‌کشید؛ کارگرانی را که جز احقاق حقوق پایمال شده‌ی خود چشم داشتی ندارند سرکوب می‌کنید؛ روزنامه‌نگاران آزاده را به زندان می‌افکنید؛ معلمانی را که در پی دستیابی به حقوق واقعی و انسانی خویش‌اند تهدید و بازداشت می‌کنید. آزادی انتخاب پوشش را که ابتدایی‌ترین حق هر انسان‌ است، از زنان گرفته‌اید. دانشجویان را از فعالیت آزادانه‌ی اجتماعی مانع می‌شوید و ...
در ادامه‌ی این همه سرکوب، برای ناشران مستقل به هر بهانه خط و نشان می‌کشید؛ به گور جان‌باختگان راه آزادی هم رحم نمی‌کنید و حتی از ویران کردن آثار تاریخی و میراث فرهنگی مردم ایران و جهان، از جمله مجموعه‌ی تاریخی پاسارگاد نیز نمی‌هراسید.
چرا؟ این همه سرکوب و بی‌خردی برای چیست؟
به پاس حرمت فرارسیدن اول ماه می، روز جهانی کارگر، کانون نویسندگان ایران تبریک خود را به همه‌ی کارگران ایران و جهان تقدیم می‌دارد و خواهان آزادی فوری محمود صالحی، از دستگیر شدگان سقز در اول ماه می (اردیبهشت) سال ١٣٨٣ و دیگر کارگران، معلمان، دانشجویان، زنان، فعالان اقوام مختلف و روزنامه‌نگاران زندانی است، هم‌چنین خواستار پایان گرفتن احضارها و سرکوب‌هاست.
کانون نویسندگان ایران آرزومند جهانی به دور از جنگ، جهل و گرسنگی و خواستار آزادی، رفاه و برابری انسان‌هاست.

کانون نویسندگان ایران
٦ اردیبهشت ١٣٨٦



افشین دوشنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 09:53 ق.ظ

اول یه چیزی بگم واسه دوستایی مثل وارشجو یا میترا و... به خدا کپی کردن اینها در نظرات وارش هیچ خدمتی به وارش نخواهد کرد و من مطمئنم هیچکسی این مطالب کیلومتری را نخواهد خواند پس حالا که وارش از رخوت در آمده وارش را منزوی نکنید. اما در مورد انتشار به نظر من فقط چند تا نویسنده میخواهید که هرکدام بخشی را بر عهده بگیرند. درسته مثلا آقای فتاحی میتونن خیلی مطالب مختلف بنویسند اما این فقظ به ضرر وارش است چون باز هم میشه مثل دفعه قبل و بدون ایشون وارش از باقلی قاتوق خواهد نوشت. پس بهنرین کتر معرفی آدمهایی هست که میتونن به وارش کمک کنن.

ابی کوس کن دوشنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 06:50 ب.ظ http://xxx.com

سلام

یک انزلیچی وارشی دور از خانه دوشنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 06:55 ب.ظ

آقا افشین هیچ معلومه چی میگی . یه جا میگی از این ننویبس چون مردمی نیست یه جا هم میگی اگر بنویسی به ضرر وارشه و منزوی میشه . جای دیگر هم دوباره میگی اگر ننویسی بقیه از باقلا قاتوق می نویسند . به اونای دیگه هم میگی که کیلومتری مینویسن و کپی میکنن و از این حرفها . آقا جان اطلاعیه کانون نویسندگان را که صد جور نمیشود نوشت حالا کپی شود یا باز نویسی شود برای من و شما چه توفیری دارد این که باز همان است . من فکر میکنم شما از اصل خبر رسانی خوشت نمیاد و داری سعی میکنی آن را به دیگران تعمیم بدی و به همین دلیل هم هی میگی این میترا و وارشجو و ..... همه شون یکی هستند . خوب فرض را بگذاریم اصلا باشند که چی . کی گفته اصلا من و شما هم همونا نیستیم . اصلا به ما چه که کاوش پلیسی کنیم مگه آجانیم . تا زه اصلا هم به سوالات وارش پاسخ ندادی در آخر با این همه بنویس و ننویس کردن باز هم از دوستان خواستی که به وارش کمک کنند که بنویسند . اما از چی نگفتی . از سیاست که میدونم خوشت نمیاد . باقلا قاتوق هم که دوست نداری. مثل من هم که نظر ندادی که هفته نامه باشد و یا چگونه انتشار یابد . حالا پیدا کنید پرتغال فروش را. حالا جان هر کسی که دوستش داری اینقدر سنگ نیانداز بذار این بچه ها کارشان را بکنند و با ضد و نقیض گویی هایمان بقول آن یکی دوست آب را گل نکنیم.
امضا - وارشجو - میترا - افشین - ......خلاصه هر چی وارشیه جمال همه رو زنگلوله

ابی کوس کن سه‌شنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 10:33 ب.ظ http://xxx.com

سلام به بروبچ وارشی
ابی کوس کن آماده است به شما کمک کنه!

میترا چهارشنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 10:48 ق.ظ

اعتراضات وسیع کارگری در روزجهانی کارگری در ایران
کارگر، معلم، دانشجو، اتحاد اتحاد!
یعقوب سلیمی؛ عضو هیئت رئیسه سندیکای کارگران شرکت واحد به اتهام فراری دادن منصور اسانلو دستکیر شد

امروز سه شنبه اول ماه مه، روز جهانی کارگر شهرهای بزرگ ایران شاهد راه پیمائی و اعتراضات وسیع کارگری بود. علیرغم تدارک وسیع حکومت برای جلوگیری از اقدامات مستقل و اعتراضی کارگران، مطالبات کارگری در راس شعار های رادیکال کارگران شرکت کننده در مراسم هایی بود که تشکل های کارگری وابسته به حکومت سازمان داده بودند.

بنا به گزارشهای منتشر شده، نیروهای امنیتی و اطلاعاتی رژیم در اکثر مناطق ایران به کارگرانی که به طور مستقل اقدام به برگزاری تجمع و راه پیمائی کرده و یا در مراسم های حکومتی اقدام به سردادان شعار مستقل خود کردند، حمله کرده و شمار زیادی از کارگران را مورد ضرب و شتم و در برخی موارد دستگیر کردند. این وضعیت در سنندج و تهران از برجستگی خاصی برخوردار بود.

نیروهای امنیتی در سنندج به تجمع کارگران که به درخواست "اتحادیه کارگران بیکار" در مقابل اداره کار این شهر برگزار شده بود وحشیانه حمله کرده و شمار وسیعی را زحمی و تعدادی را دستگیر کردند.

در تهران، بیش از چهارهزار نفر که از شهرهای محتلف آمده بودند، در ورزشگاه شیرودی تجمع کردند. کارگران علیرغم تمهیدات نیروهای امنیتی و بسیج نیرو، در دسته های صد و دویست نفره با سردادن شعارهایی هم چون "نیروی انتظامی؛ خجالت، خجالت", "کارگر، کارگر، اتحاد، اتحاد" و "کارگر، دانشجو، اتحاد، اتحاد به سوی میدان هفت تیر راه پیمائی کردند.

در ورزشگاه شیرودی، جمع وسیعی از کارگران به طرح شعارهای خود پرداخته و برنامه اصلی این مراسم را مختل کردند. آن چه که در این گردهمائی از برجستگی خاصی برخوردار بود، شرکت وسیع زنان کارکر در کنار همکاران مرد بود. شرکت فعالین تشکل های مستقل کارگری نظیر سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه و دانشجویان چپ در این تجمع، فضای ورزشکاه شیرودی، مطالبات و شعارها را به طور کلی تغییر داد. هزاران کارگر خواستار ایجاد تشکل های مستقل کارگری شدند.

طرح یک پارچه شعارهائی نظیر" کارگر کارگر، اتحاد اتحاد"، کارگر، دانشجو، اتحاد، اتحاد"، کارگر، معلم، دانشجو، اتحاد اتحاد" ، "معلم حمایتت می کنیم"، "جهرمی حیا کن"، وزارت را رها کن"، ماموران امنیتی و اطلاعاتی رژیم را خشمگین کرد. زمانی که منصور اسانلو و هئیت همرا وی ورزشگاه شیرودی را ترک کردند، ماموران وزرات اطلاعات در ایستگاه مترو هفت تیر با بستن درب های ورودی و خروجی این ایستکاه اقدام به دستگیری وی کردند. جمعیت وسیعی که در ایستگاه بود منصور اسانلو را ار دست ماموران اطلاعات خارج کرد و وی توانست در یک موقعیت مناسب ایستگاه را ترک کند. بعد از این واقعه، ماموران یعقوب سلیمی، عضو هئیت رئیسه سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و حومه را به اتهام فراری دادن منصور اسانلو دستگیر و به نقطه نامعلومی انتقال دادند.

ابی کون کون جمعه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 11:18 ق.ظ

کوس کونی و کون کونی

مالا جمعه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 08:08 ب.ظ

عجب جالب شده . معترضان دیروز خاموشان امروز شده اند . از دوستان معترضی که می گفتند فقط از فلان چیز ننویسید و از بهمان چیز بنویسید هم صدایی در نمیاد که لابد از نوشته های مستحجن این پرورده شده نظم موجود ابی خوس خوس .. راضی هستند که ماموریتش را برای بسکوت کشاندن فضای سالم وارش بخوبی دارد انجام میدهد و حتما مردمی هم مینویسد و لابد وقتی من اجل بر گشته هم اینها را مینویسم به یکی از نویسنده های دیگر منتسب خواهم شد که قبلا گفته شد همه شان یکنفرند. وارش جان نگذار بی حرمتی اتمسفر وارش را بیالاید با ثبت اراجیقی که مربوط به همپالگی های ابی چوس چوس است و سکوت و همراهی همانهایی که خوششان میاید تا وارش از همه اینها بنویسد الا از سیاست و خبر رسانیهای دوستان مسئول دیگر آینده مناسبی را برای وارشیان بهمراه نخواهد داشد . دست همراهان و شرکای در قدرت و حامیان و ماموران معذورش از وارش کوتاه.

بنظر من هم گاهنامه وارش در هر زمینه ای که معیار اجتماعی و فرهنگی را دنبال کند موفق تر است.
خسته نباشید.

[ بدون نام ] شنبه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 01:53 ب.ظ

سلام
من باخت ملوان را تقصیر شخص آقای احمد زاده و دروازه بان بی کفایت ملوان می دانم دروازه بانی که دروازه را به اتوبان بی عوارض تبدیل کرده است.
جناب آقای احمد زاده باخت باخت است چه 10 به صفر چه 1 به صفر! من نمی دانم با چه تدبیری جناب عالی بعد از خوردن گل تیم را تشویق به حمله نکردید.
واقعا برای جناب عالی متاسفم و تاسف بیشتر به خاطر تمرینات بی برنامه! بازیکنان زدن توپ در چهار چوب را بلد نیستند!

افشین شنبه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 10:39 ب.ظ

واقعا جالبه که آقا ابی وقت میزاره واسه آبرو بری انزلی. این واقعیت قشری تو انزلیه که کم هم نیستن!

وحید غروی یکشنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 10:34 ق.ظ http://shahremananzali.com

سلام به وارش و وارشی های عزیز
اولین گردهمایی وب سایت شهرمن انزلی به مناسبت اولین سال تولدش در روز پنج شنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۶ از ساعت ۴ الی ۶:۳۰ در سالن زنده یاد سایه بان برگزار می شود.
تشریف بیاورید.

چولی سه‌شنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 08:49 ق.ظ

جناب افشین خان اینها دست پرورده های همچون شما هستند که می خواهید از مردم نوشته شود اما از مشکلاتشان حر فی به میان نیاید.
مگه میشه عزیز من در مملکتی که جنایت و ظلم بیداد میکند و خود مردم ان را فریاد میزنند . من و تو از مشکلات مردم چیزی ننویسیم؟
صمنآ از این ابی......... فلانها زیاد خواهی دید اگر عرصه را برای تاختن شان باز بگزاری.

وارشجو پنج‌شنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 07:49 ب.ظ


رشد تضادها و تنش‌های غیر قابل کنترل

روز دوشنیه دهم اردیبهشت، حسین موسویان از سوی نیروهای امنیتی رژیم، به جرم ”ارتباط با بیگانگان و ارائه اطلاعات به آنها“ بازداشت شد.

احضار و دستگیری موسویان، یار دیرین رفسنجانی و سفیر جمهوری اسلامی در آلمان در زمان ریاست جمهوری وی، عضو موثر ”شورای عالی امنیت ملی“ و سرپرست تیم مذاکرات هسته ای زمانی که حسن روحانی سمت دبیر ”شورای عالی امنیت ملی“ را برعهده داشت و بالاخره معاون مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام در زمان دستگیری، قبل از هر چیز نشان می دهد که تضادها واختلافات درونی رژیم تا چه حد غیر قابل کنترلی افزایش یافته است.

خبر دستگیری موسویان به جرم جاسوسی، به ویژه اعلام رسمی وعلنی آن که در سطح بسیار گسترده ای پخش شد، گرچه خود بازتاب دهنده تشدید کشمکش و نزاع در میان جناح های حکومتی است، و تنش های بسیار شدیدی را نیز در پی داشت، اما این رویداد، در عین حال کشمکش ها و اختلافات موجود را مشدد ساخت. فتیله ی این نزاع و کشمکش به رغم آن که سرانجام با پادرمیانی رفسنجانی وهمفکران وی موقتا پائین کشیده شد وموسویان نیزبا سپردن وثیقه، روز چهارشنبه 1۹ اردیبهشت آزاد شد، اما نفس این عمل نشان داد که تضادها به حدی رشد یافته اند که نه توصیه های مکرر خامنه ای به حفظ ”اتحادملی“ ونه هیچ نیروی دیگری توان کنترل و مهار اوضاع بحرانی کنونی را ندارد.

البته هر کس این را می داند که حسین موسویان تنها یک مهره، در دستگاه اجرائی رژیم است. نام برده در طول 2۸ سال گذشته در پست های مختلف و بعضا حساسی، درخدمت همین دستگاه و درخدمت نظام حاکم بوده است. پرونده سیاسی وی نیز از روز اول تاکنون برای وزارت اطلاعات و دستگاه امنیتی روشن بوده است. اگر هم ”اطلاعاتی به بیگانگان“ داده است، این هم بر رژیم و وزارت اطلاعات آن پنهان نبوده است. اما این که چرا امروز پیرامون مسئله ای که در شرایط دیگری به سادگی می توانست پنهان نگاه داشته شود و یا آرام و بدون سر و صدا حل و فصل شود، چنین جنجال پر سر وصدائی راه می افتد، این را باید در موقعیت کنونی رژیم و در شکست سیاست های آن، به ویژه شکست درعرصه سیاست خارجی و مسئله هسته ای و بازتاب آن درمسائل داخلی جستجو نمود.

صدور دوقطعنامه علیه جمهوری اسلامی در شورای امنیت واعمال تحریم های فزاینده، تهدیدات پی در پی و فشارهای مداوم سیاسی واقتصادی اروپا و آمریکا، رژیم جمهوری اسلامی رابا وضعیت بسیار دشواری روبرو ساخته و تشدید تضادها و اختلافات درونی دستگاه حکومتی را نیز در پی داشته است. سنگینی فشارهای کمر شکن و طاقت فرسای اقتصادی وسیاسی بر دوش توده های مردم زحمتکش، بر عمق و دامنه نارضایتی و روحیه اعتراضی در میان توده مردم، بیش از پیش افزوده است. جنبش های اعتراضی اجتماعی، جنبش اجتماعی معلمان، جنبش دانشجویان، جنبش اعتراضی زنان و در راس همه جنبش طبقاتی کارگران، به رغم تمامی اقدامات سرکوبگرانه ، در حال رشد و گسترش اند.

این وضعیت، جمهوری اسلامی را با یک بحران سیاسی روبرو ساخته و موقعیت آن را بسیار شکننده ساخته است. این شرایط ناپایدار و متحول و امکان بروز انفجارات اجتماعی دگرگون کننده ای که کل نظام را در معرض تهدید قرار می دهد، تمامی دلسوزان نظام از جمله جریانات موسوم به اصلاح طلب را، شدیدا نگران ساخته است. اینان که جملگی پشت سر قائد خویش اکبر هاشمی به صف شده اند، مسبب اصلی این اوضاع را کابینه احمدی نژاد و سیاست های آن می دانند. به ایجاد و افزایش تنش میان جمهوری اسلامی وآمریکا واروپا ایراد می گیرند و خواستار آن هستند که به ابتکار و شیوه ی خود، با دولت آمریکا کنار بیایند و رژیم اسلامی را از تنگنای موجود و مخاطرات آینده برهانند.

حسین موسویان، از همفکران رفسنجانی و متعلق به گرایشی است که می خواسته است ومی خواهد با دولت آمریکا برسر مسئله هسته ای کنار بیاید و جمهوری اسلامی با این دولت، یک رابطه عادی و متعارف برقرار کند.

روشن است که جمهوری اسلامی نمی تواند بدین گونه عمل کند، جز این که یا از تمام ادعاهای تاکنونی اش دست بردارد، رسما شکست خود را اعلام نماید، و خود را برای امتیاز دادن های بعدی و تبعیت کامل از سیاست های منطقه ای آمریکا آماده کند- که این یعنی، جمهوری اسلامی به معنای آن چیزی که تاکنون وجود داشته است، دیگر وجود نخواهد داشت- و یا اینکه جناح مسلط حکومتی خاتمه کارخویش را اعلام، و میدان را به نفع جناح رقیب خالی کند، که این جابه جائی در ترکیب هیئت حاکمه نیز البته بدون تشنج و تلاطم نخواهد بود!

از همین روست که انتقادات و حملات گاه و بیگاه رفسنجانی و حامیان وی نسبت به سیاست های کابینه احمدی نژاد ، با ضد حمله و واکنش های سخت و سنگینی پاسخ می گیرد و جناح مسلط ، گاه تا حد مفتضح ساختن آنها هم پیش می رود.

انتشار نامه خمینی، توسط رفسنجانی پیرامون جنگ ایران وعراق وزمینه های پذیرش آتش بس، در همین رابطه بود. رفسنجانی با انتشار آن نامه در واقع می خواست بگوید، اکنون که جمهوری اسلامی توان مقابله با آمریکا را ندارد، باید شکست را بپذیرد و با آن مصالحه و سازش کند. همان طورکه خمینی هم وقتی که دید توان مقابله وادامه جنگ، موجود نیست، آتش بس را پذیرفت وجام زهر را هم سرکشید.

همان طور که چند ماه پیش رفسنجانی به خاطر انتشار نامه خمینی واشاعه ی زیرکانه ی ایده ی پذیرش شکست و مصالحه با دولت آمریکا، شدیدا مورد حمله جناح مسلط حکومتی قرار گرفت، امروز نیز حسین موسویان که در زمینه سیاست خارجی و مسائل هسته ای در همان مسیر رفسنجانی گام می زند، دستگیر و بازداشت می شود.

جناح مسلط حکومتی برای حفظ نظام و تحکیم موقعیت خود، به هر کاری دست می زند. کسی حق ندارد خلاف آن چه را که این جناح می خواهد، بگوید، ولو آن که رفسنجانی یکی از "معماران"،( آن طور که خودشان می گویند) یا موسویان یکی از فرزندان همین نظام باشد. حکومت باید یک دست جلوه کند . "اتحاد ملی وانسجام اسلامی" مورد نظر خامنه ای، باید به هر قیمت ایجاد شود و محفوظ بماند.

اما هر کس این را می داند که یک دستی و اتحاد جناح های حکومتی خصوصا در شرایط امروز، امری صد در صد مجازی و غیر واقعی است. آنها تنها در برابر کارگران و توده های زحمتکش مردم است که متفق القول اند و علی رغم هر گونه اختلافی که داشته باشند، در دفاع از طبقه حاکم و علیه طبقه کارگر، هماهنگ ومتحد عمل می کنند. تشدید اختلافات و کشمکش ها، امروز تنها درمسئله بازداشت موسویان خلاصه نمی شود. موسویان تنها یک نمونه است. کشمکش میان طرفداران رئیس جمهور، متشکل در جریان "رایحه خوش خدمت" و سایر دسته ها و باندهای حکومتی برسر تعیین شهردار تهران که سرانجام هم با زد و بند میان آنها موقتا خاتمه یافت، نمونه دیگری از این اختلافات است. جریان تعیین شهردار درکوهدشت که به درگیری مسلحانه میان باندهای حکومتی انجامید، نمونه دیگر آن است. چند روز پیش احمدی نژاد دستور برکناری مدیر عامل و اعضای هیئت مدیره ی شرکت بیمه ایران را که بزرگ ترین شرکت بیمه در ایران محسوب می شود به دلیل آن چه که ”تخلفات مالی“ خوانده شده است، صادر نمود. هم اکنون از سوی طرفداران احمدی نژاد، شایعه تغییر وزیر نفت و برخی مقامات دیگر و بحث مبارزه با ”مافیای نفتی“ دامن زده می شود. این نمونه ها و کشمکش ها، تنها مربوط به یک هفته است. اکنون کار اختلاف و کشمکش آنقدر بالا گرفته است که وابستگان به دستگاه حکومتی در رسانه های عمومی یکدیگر را دزد، مفسد، دروغ گو وامثال آن خطاب می کنند. وقتی که چند روز پیش، احمدی نژاد درهمایش فرماندهان بسیج گفت که ”بعضی ها رسما پیغام می فرستند که پا در کفش ما نکن“ و اضافه نمود که ”اتفاقا ما آمده ایم که پا در کفش شما کنیم“ این مسئله بازهم بهتر روشن شد که بحثی از پایان اختلافات و کشمکش ها درمیان نخواهد بود. احمدی نژاد و حامیان وی می خواهند بگویند در برابر کسانی که با سیاست های دولت مخالف و یا از آن انتقاد نمایند، هیچ گونه گذشتی در میان نخواهد بود وهمگان بی چون وچرا باید از سیاست های جناح مسلط حکومتی همانطور که رهبر این جناح و رهبرحکومت اسلامی گفته است حمایت کنند. اینان از طریق برخورد با رفسنجانی یا امثال موسویان، درواقع به زبان روشنی می خواهند به مردم بگویند، وقتی که جناح مسلط حکومتی برای زدن رقبای خود، از چنین شیوه هائی استفاده می کند، مردم، دیگر باید حساب کار خودشان را بکنند چرا که برای ارعاب و خاموش ساختن آنها، به هر عمل خشونت بار و جنایت کارانه ای نیز متوسل خواهد شد.

به سران رژیم جمهوری اسلامی اما باید یادآورشد که اعمال خشونت و سرکوب نیز کارآئی پیشین خود را از دست داده است. مردم زحمتکشی که به پا خاسته اند، در برابر آن سر تسلیم فرود نخواهند آورد. چیزی که هست این است که بر متن تشدید تضادها واختلافات فزاینده، رژیم جمهوری اسلامی برای طولانی تر ساختن مسیرسراشیبی سقوط، از قربانی کردن فرزندان و از قطع دست وپا واندام خویش هم ابائی ندارد. وقتی که اما نظامی کارش به این جا برسد که برای حفظ خویش فرزندان خود را قربانی و دست وپا واندام خویش را قطع کند، این نظام به هزارو یک زبان به همگان اعلام می کند که به پایان خط نزدیک شده است.



احمد دشته وا جمعه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 03:06 ق.ظ

جبهه متحد بلوچستان خبر داد:
قتل دختر ۱۲ ساله بلوچ به دست نیروهای انتظامی




• یک افسر نیروی انتظامی بنام کشتگر، روز چهارشنبه بدلیل خلاف رانندگی یک جوان بلوچ در زاهدان، در برابر چشمان حیرت زده مردم، خواهر ۱۲ ساله وی به نام رویای سارائی را با شلیک رگبار مسلسل به قتل رساند ...




پنج‌شنبه ۲۷ اردیبهشت ۱٣٨۶ - ۱۷ می ۲۰۰۷



بار دیگر مامورین نیروهای انتظامی جمهوری اسلامی مرتکب جنایتی هولناک در بلوچستان شدند. اینبار یک دختر ۱۲ ساله بلوچ به نام رویا سارانی که از محل امتحانات برای مدرسه راهنمایی عازم منزلش بود توسط رگبار گلوله های عمدی و ناجوانمردانه مامورین انتظامی در مقابل منزلش بطرز فجیعی کشته شد.

عصر روز چهارشنبه ۲۶ اردیبهشت، مامورین انتظامی رژیم در زاهدان که جهت تیراندازی به سوی بلوچها "تام الااختیار" هستند، به تعقیب یک خودرو پژوء که توسط یک جوان بلوچ بنام الیاس سارانی فاقد گواهینامه رانندگی [بوده] می پردازنند. از آنجایی که مامورین از هویت قومی ( بلوچ یا غیر بلوچ) سرنشینان خودرو آگاهی نداشتند، از تیراندازی و برخورد خشن پرهیز می کنند. راننده جوان پس از رسیدن به محل سکونت خود در بلوار برق زاهدان از خودرو پیاده شده و تسلیم می شود. افسر نیروی انتظامی بنام کشتگر پس از آنکه مطمئن می شود راننده خاطی و سرنشینان خودرو بلوچ هستند، بلافاصله بسوی خواهر نوجوان راننده تیراندازی کرده و رویای ۱۲ ساله را با رگبار مسلسل به قتل می رساند. همراهان افسر نیروهای انتظامی از تیراندازی بیشتر او جلوگیری بعمل آورده و سپس همگی سوار ماشین گشت خود شده و صحنه جنایت را در مقابل چشمان وحشت زده شاهدان عینی، ترک می کنند. نیروهای انتظامی نیز بلافاصله با ارسال جرثقیل، صحنه جنایت را پاکسازی کرده و با مردم معترض بطرز خشن برخورد می کنند.

از هموطنان درخواست می کنیم همانگونه که در مقابل جیغ و فریاد یک دختر جوان تهرانی که مامورین انتظامی قصد داشتند او را بزور و بدلیل "بد حجابی" سوار ماشین بکنند، سکوت اختیار نکردند، در مقابل این جنایت ضد بشری که با خونسردی و قساوت کامل صودت گرفته است، سکوت نکنند، و سیاست اطلاعاتی امنیتی رژیم در بلوچستان را که "اجازه تیر" را به تمام مامورین خود داده است را محکوم کنیم.

جبهه متحد بلوچستان ایران
پنجشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱٣٨۶

پوران شنبه 29 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 08:14 ق.ظ

به صدای دمکراسی شورائی گوش کنید

رادیو دمکراسی شورائی، روزهای یکشنبه، سه‌شنبه، پنج‌شنبه و جمعه‌ی هر هفته از ساعت ۵ / ۸ تا ۵ / ٩ شب، روی طول موج کوتاه ردیف ٢۵ متر، فرکانس ١٢١٢۰ کیلو هرتز پخش می‌شود.
رادیو دمکراسی شورائی صدای کارگران و زحمتکشان، زنان و تمام ستم‌دیدگانی است که برای آزادی و سوسیالیسم مبارزه می‌کنند.
طول موج، روزها و ساعت پخش صدای دمکراسی شورائی را به خاطر بسپارید و به دیگران نیز بگویید.

امین سه‌شنبه 1 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 09:02 ق.ظ http://anbooh.blogfa.com

برای همکاری در خدمتیم به روستای من هم سربزن

انزلی آنلاین چهارشنبه 2 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 03:41 ب.ظ http://www.anzalionline.ir

با سلام خدمت تمام وارشی ها
وب سایت انزلی آنلاین روز یکشنبه مورخ 30/02/1386 توسط گروهی از دوستان قرار گرفت که به تمامی وب سایت های انزلی اعلام جنگ کرده بودند.
این مشکل از طرف هاستین ما صورت پذیرفت که پسورد جدید را در اختیار این دوستان قرار داد.
حال بعد از بررسی های بعمل آمده خواهیم دید که این دوستان چه کسانی هستند.
از همین جا هم من به کسی که خود را امیر معرفی میکند سلام عرض میکینم و روزی را میبینم که شما و خانواده تان در حال منت و خواهش کردن از ما باشید.
این موضوع را بهتان قول میدهم.

پیل علی باغی پنج‌شنبه 3 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 09:37 ق.ظ

با درود به دوستان انزلی آنلاین / خسته نباشید دوستان.

اما من همشهری خارج از کشور شما که وارشی هم هستم متاسفانه هنوز متوجه نشدم که موضوع جیه عزیزان انزلی آنلاین. چون نوشته اید که توسط گروهی از دوستان قرار گرفت !! چی قرار گرفت؟ . اما از فهوای کلام بر می آید که باید مورد بی مهری و احیانا اذیت و آزار قرار گرفته باشید که جای تاسف دارد. بعنوان یک وارشی این عمل از طرف هر کسی که بوده را محکوم میکنم و امیدوارم سایر سایتها هم بی توجه از کنار این مسئله نگذرند که فردا یقه تک تک اونای دیگر را هم خواهد گرفت و در عین حال دقت کنیم که این خود یک تله نبوده باشد که مانند دانشگاه مبارز امیر کبیر و بجای دانشجوی مبارزش روزنامه چاپ کنند تا انگیزه سرکوب را بوجود بیاورند پس دقت کنیم که دوغ و دوشاب مخلوط نشود و بعبارتی صره را از ناصره تمیز دهیم. اما از امیر نامی آنلاین نام برده که اگر مسئله دار است اینجا سئوال این است که این چه ربطی به خانواده اش دارد که البته من نه امیر را میشناسم ونه خانواده اش را و خواهشا لطف کنید و مسائل خانوادگی را به بحت های اجتماعی و.... نکشانید. اما واقعا تحت هر بهانه ای این عمل زشت باید محکوم شود که شیوه چماقداری فقط از یک جا آب میخورد و آن هم دمش به قدرت حاکم بر میگردد.
به امید آزادی در گفتار و نوشتار و نفس کشیدن در اتمسفر و فضایی آزاد به وسعت تمامی ایران .
شومارا قوربان.

ندیس جمعه 13 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 02:22 ق.ظ

H n SwH Iµ{ SÄIw nj ¾¨ º °Ã¬ ¦Äp¼¶ ´ºH¼Tö ¾º¼«a. ´¹§Ã¶ ¬ kºp ·Iµ²HÐ nj ¸¶
Âwo¶ .´{IM ¾T{Hj
SÀqº

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 17 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 02:56 ق.ظ http://shervin_music2005@yahoo.co.uk

مارز

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد